سرزمین کودکی

جلسه اولیاء در آبان ماه

1394/8/13 16:47
259 بازدید
اشتراک گذاری

جلسه ی اولیاء با حضور کارشناس روانشناسی در خصوص موضوع " فرزند پروری " :

 

گزیده ای از مطالب مطرح شده در جلسه به شرح زیر است :

در سراسر دوران زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. افزایش فشارهای روزمره زندگی بر خانواده ها، تطبیق سبک مثبت فرزند پروری را برای آنها بصورت چالش بزرگی مطرح نموده است .

در جلسه ای که روز چهارشنبه سیزدهم آبان ماه در مهد کودک سرزمین کودکی برگزار شد ، جناب آقای حسین ملکی "کارشناس روانشناسی " ضمن صحبت در خصوص فرآیند پیچیده " فرزند پروری " به چند موضوع دیگر نیز پرداخت :

  • سن جداسازی کودک از اتاق خواب پدر و مادر
  • به چه کودکی بیش فعال گفته می شود ؟
  • برداشت کودکان از مفهوم خدا چیست ؟

 

یکی از مشکلاتی که ما در فرهنگ خود داریم این است که به دلیل وابستگی بیش از حد والدین به کودکان و گاهی به دلیل گرفتن احساس آرامش از آنها؛ والدین کودکان را کنار خود می‌خوابانند و قادر به جدا کردن محل خواب آنها از اتاق خود نیستند. هرچه سن جدا کردن محل خواب کودکان در سنین پایین‌تر صورت بگیرد، این روند آسان‌تر و با آرامش بیشتر ممکن خواهد بود اما هر چه سن جدا کردن محل خواب در سن بالاتر باشد، این امر سخت‌تر و گاهی غیرممکن می شود. اما مناسب ترین سن برای جداکردن اتاق خواب کودک از والدین چه زمانی است؟....

مطلوب است کودک از والدین خود جدا باشد و در اتاقی مستقل بخوابد، بهترین زمان جدایی، 12 تا 18 ماهگی است؛ چرا که تا این سن، هنوز به والدین وابسته نشده و مهم‏تر از آن، ترس از تاریکی برایش مفهوم نیافته است.
پس از این سن، کودک توان مراقبت از خود را دارد؛ اما پیش از آن، توان مراقبت از خود را ندارد و ممکن است دچار آسیب (خفگی) شود. گذشته از این، گرمای وجود مادر و صدای ضربان قلب او در آرامش و رشد عاطفی او بسیار مؤثر است. تماس بدنی کودک با مادر، سبب افزایش ترشح هورمون پرولاکتین در شیر مادر می‏شود و افزون بر این، مادر می‏تواند در مرحله ی آسیب‏پذیری خواب کودک به او کمک کند و برای انتقال کودک از خواب سبک به عمیق و برعکس، به او یاری برساند.

چند توصیه:

  1. کودک باید از نظر محبت سیر باشد در اینصورت جدا شدن برایش راحت تر خواهد بود، اگر به بچه توجه نکنیم و یا کم توجهی کنیم دوست دارد زمان خواب بین پدر و مادر بخوابد.
  2. زمانی که کودک در اتاق شما می خوابد رختخواب جداگانه ای داشته باشد و در رختخواب خود و با کمی فاصله کنار شما بخوابد.
  3. والدین می توانند برای زمان‌هایی که کودک در تخت خود می‌خوابد چند ستاره به او بدهند و برای هرچند ستاره ای که دریافت کند جایزه‌ای در نظر بگیرند تا این روند رفتاری در کودک تشویق شود

شاید بسیاری از والدین نسبت به کودک خود ابراز نگرانی می کنند و همیشه ترس این را دارند که نکند کودکشان بیش فعال باشد ، چرا که او تا حدی شیطان و بازیگوش است. اما باید بدانید که هر کودک شیطانی بیش فعال نیست.

 

بچه هایی که دچار بیش فعالی از نوع پرتحرکی هستند بچه هایی بیقرار و ناآرام هستند که هیچگاه در یک جا به شکل ثابت نمی نشینند و دائم در حال راه رفتن هستند که این مشکلات در مدرسه نمود بیشتری پیدا می کند چرا که با رفتارهای خود موجب برهم زدن نظم کلاس شده و یا اگر بتوانند خود را کنترل کنند دائما بر روی صندلی خود در حال تحرک هستند و اصطلاحی که معمولا در مورد این گروه از بچه ها به کار می برند این است که گویا موتوری به پای این کودکان وصل شده که از ابتدای روز تا اواخر شب دائم روشن بوده و خاموشی ندارد.این کودکان از انجام رفتارهای پرخطر لذت می برند و پرحرفی مشخصه دیگر این گروه از کودکان بیش فعال است.»  

درمان های دارویی و به کارگیری روش های شناخت درمانی و آموزش فرزند پروری به والدین از جمله روش های درمان بیش فعالی کودک و نوجوان است

 

خدا مهربان نیست. اگه خدا مهربان بود چرا مامان جون منو برد پیش خودش و.....
این ها حرف های کودک خردسالی است که یکی از عزیزانش را به تازگی از دست داده است.

قبل از اینکه به تحلیل این گفتار بپردازم لازم است به دو نکته اشاره کنم

۱- تصور کودکان خردسال از خدا تصوری انسان انگارانه است . کودک تا قبل از سن مدرسه خدا را موجودی شبیه انسان می بینند که در آسمان خانه دارد. قد بلند است. قد بلند تر از بابا .. کار هایش غیر قابل پیش بینی است و ضمنا زورش هم خیلی زیاد است.

۲درک کودکان از مرگ پس از ۵ سالگی شکل می گیرد. قبل از سن ۵ سالگی کودک درکی از مرگ ندارد. و ایجاد مفهوم مرگ در ذهن او با سوالاتی که در مورد مرگ یکی از والدین می پرسد اتفاق می افتد. بابا تو هم می میری؟ اگر تو بمیری ما چه کار کنیم و.... با این تفاسیر اگر کودک قبل از سن ۵ سالگی صحنه های احتضار و تکفین و تدفین را ببیند ، ذهنش مشوش شده و دچار اضطراب و نا آرامی می شود.

نتیجه : اگر کودک در مراسم تدفین و تکفین یکی از عزیزانش مثل پدر بزرگ یا مادر بزرگ  خصوص ا اگر وابستگی عاطفی بین متوفی و کودک وجود داشته باشد و اطرافیان واقعه را به خدا نسبت دهند، احساس شکل گرفته در کودک علاوه بر اضطراب و نا امنی ، خشم را نیز به همراه خواهد داشت.

کودک مفهوم مرگ را درک نمی کند. از طرفی خدا را هم مهربان ولی بسیار توانمند می داند. حالا برای اینکه کسی برود یش خدا باید او را در قبر بخوابانند و رویش خاک بریزند....ذهن کودک که خاصیت برگشت پذیری ندارد ( نمی تواند همزمان هم صفت مهربان و هم منتقم را مثلا در مورد خدا درک کند) به شدت دچار تشویش می شود
در چنین شرایطی حتما باید کودک تحت درمان روان شناسی قرار بگیرد و با کمک یک روان شناس کودک دوره طبیعی سوگ را طی کند.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بختیاری
16 آبان 94 10:32
باعرض ادب واحترام. ازاینکه سخنان کارشناس محترم را گذاشتید متشکرم. آیا این جلسات ادامه دارد؟
مهری گلستانی راد
پاسخ
بله . این جلسات به صورت ماهانه ادامه خواهد داشت
سنگتراشان
23 آبان 94 21:25
با سلام جلسه خوب و کاربردی بود